مهم نیست عمرکوتاه باشد یا بلند مهم نفسهایی ست که با تو کوتاه و بی تو بلند کشیده می شود

آشوب ....همان حس غریبیست که وقتی به لبهای تو خنده نباشد .دارم

امشب چند بندی ازعشق برایت مینویسم...
نه با قلم...
بلکه با ♥قلبم♥
مینویسم که عشق یعنی"تپیدن"
عشق یعنی"رسیدن"
عشق یعنی تو و تو یعنی همان مخاطب خاص من. . .

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

سه شنبه 1 بهمن 1392

| 18:33 | love |

ثانیه ها

تمام

این چند سال و اَندی عمرم به کنار...
من فقط،
به اندازه ی همان صَدُم های ثانیه ای که،
در هوای

عطرِ اغوشت♥ نفس میکشم
زندگی کردم عشقم

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شنبه 28 دی 1392

| 16:31 | love |

دستم رابگیر

دوست دارم دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی...
پشت خواب های نا ارام تو چیزی بیش از نگرانی های زنانه نیست!
دوست دارم دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم...
که پشت نگرانی های من مردی ایستاده که دیوانه وار دوستش دارم!

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شنبه 28 دی 1392

| 16:27 | love |

عشق

چه شبهایی شده...
من در فکر تو ، تو در فکر او...
هر دو بیدار از عشق...

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شنبه 28 دی 1392

| 16:23 | love |

وقتی هستی

کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی...
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرد ثانیه های بی تو